Saturday, September 21, 2013
Sunday, September 1, 2013
Sometimes I think ...
گاه می اندیشم
چندان هم مهم نیست اگر هیچ از دنیا نداشته باشم
همین مرا بس که کوچه ای داشته باشم
و باران
و انسانهایی در زندگیم باشند که زلال تر از باران باشند
گاه می اندیشم
می توانی تو به لبخندی این فاصله را برداری
تو توانایی بخشش داری
دستهای تو توانایی آن را دارد
که مرا زندگانی بخشد
گاه می اندیشم
خبر مرگ مرا با تو چه کس می گوید
آن زمان که خبر مرگ مرا
از کسی می شنوی
روی تو را
کاشکی می دیدم
شانه بالا زدنت را
ــ بی قید ــ
و تکان دادن دستت که
ــ مهم نیست زیاد ــ
و تکان دادن سر را که
عجیب
عاقبت مُرد؟
ــ افسوس ــ
کاشکی می دیدم
حمید مصدق، شاملو
Tuesday, August 6, 2013
Sunday, July 21, 2013
Saturday, July 13, 2013
Saturday, June 22, 2013
Tuesday, May 21, 2013
Subscribe to:
Posts (Atom)