Thursday, May 11, 2006

You ...


گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم
چه بگویم که غم از دل برود ، چون تو بیایی

منبعش را نمی دونم :)

6 comments:

  1. MBZ, hala kei biam?Koja biam?

    ReplyDelete
  2. shoma lazem nist tashrif biari! ;)
    khoda miam donbalet!
    faghat OK bede!
    Makan/Zaman? ;)

    ReplyDelete
  3. > منبعش را نمی دونم :)

    این بیت از غزلیات بوستان سعدیه با این مطلع:

    من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی
    عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی

    ReplyDelete
  4. merc! kheily mamnoon!
    :)
    inam kamelesh:

    من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی/عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی
    دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم/باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی
    ای که گفتی مرو اندر پی خوبان زمانه/ما کجاییم در این بحر تفکر تو کجایی
    آن نه خالست و زنخدان و سر زلف پریشان/که دل اهل نظر برد که سریست خدایی
    پرده بردار که بیگانه خود این روی نبیند/تو بزرگی و در آیینه کوچک ننمایی
    حلقه بر در نتوانم زدن از دست رقیبان/این توانم که بیایم به محلت به گدایی
    عشق و درویشی و انگشت نمایی و ملامت/همه سهلست تحمل نکنم بار جدایی
    روز صحرا و سماعست و لب جوی و تماشا/در همه شهر دلی نیست که دیگر بربایی
    گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم/چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی
    شمع را باید از این خانه به دربردن و کشتن/تا به همسایه نگوید که تو در خانه مایی
    سعدی آن نیست که هرگز ز کمندت بگریزد/که بدانست که دربند تو خوشتر که رهایی
    خلق گویند برو دل به هوای دگری ده/نکنم خاصه در ایام اتابک دو هوایی

    ReplyDelete
  5. واقعا اين شعر چه قدر به اين عكس ميآد!!!!!!!!!؟

    ReplyDelete
  6. agar ye negahi be cheshmhaa bokoni, shayad ye rabti peyda kardi! ;)

    ReplyDelete