
ما کور هستیم٫ کور اما بینا٫ کورهایی که می‌توانند ببینند اما نمی‌بینند
We are blind, Blind but seeing, Blind people who can see, but do not see
زمان است Ú©Ù‡ بر ما Øاکم است٫ زمان است Ú©Ù‡ در آن سر میز با ما قمار می‌کند Ùˆ تمام برگ‌ها را در دست دارد. باید برگ‌های برنده‌ی زندگیمان را Øدس بزنیم We are blind, Blind but seeing, Blind people who can see, but do not see
به مرد کوری بگویید آزاد هستی٫ دری را Ú©Ù‡ از دنیای خارج جدایش می‌کند باز کنید٫ ‌بار دیگر به او می‌گوییم آزادی٫ ‌برو٫ Ùˆ او نمی‌رود٫ همانجا وسط جاده با همراهانش ایستاده٫ می‌ترسند٫ ‌نمی‌دانند کجا بروند٫ واقعیت اینست Ú©Ù‡ زندگی در یک هزارتوی منطقی٫ Ú©Ù‡ توصی٠تیمارستان است٫ قابل قیاس نسیت با قدم بیرون گذاشتن از آن بدون مدد یک دست راهنما یا قلاده‌ی یک سگ راهنما برای ورود به هزار توی شهری آشوب زده Ú©Ù‡ ØاÙظه نیز در آن به هیچ دردی نمی‌خورد٫ چون ØاÙظه Ùادر است یادآور تصاویر Ù…Øله‌ها شود٫ نه راه‌های رسیدن به آن‌ها.
- کوری٫ خوزه ساراماگو
- Blindness, Jose Saramago
یادداشت: â€Ú©ÙˆØ±ÛŒâ€œ (برنده جایزه نوبل سال Û±Û¹Û¹Û¸) آخرین کتابی است Ú©Ù‡ خوانده‌ام Ùˆ به نظر خودم ارزشی بیشتر از وقتی Ú©Ù‡ برای خواندنش صر٠کردم داشت
"به نظر خودم ارزشی بیشتر از وقتی که برای خواندنش صرف کردم داشت "
ReplyDeleteالبته واضح و مبرهن است که هر کس برای خود نظری دارد و وقتش برایش ارزشی
"به نظر خودم ارزشی بیشتر از وقتی که برای خواندنش صرف کردم داشت "
ReplyDeleteAkhe manam age sare konferanse haste ie ino khoonde boodam hamino migoftam.
همتم بدرقه ی راه کن ای ظایر قدس ... که دراز است ره مقصد و من نوسفرم
ReplyDeleteما کور هستیم٫ کور اما بینا٫ کورهایی که میتوانند ببینند اما نمیبینند
ReplyDelete...
آری ما کور هستیم , آنگاه که از کوری خود باخبریم , آنگاه که زشت را زیبا و بدی را نیکی می بینیم و از این کوری لذت می بریم , اما در لحظه ای جرقه ای کوچک ما را از این کوری آزاد می کند و هنگامی که به لبه پرتگاه رسیده ایم به آن زیباییها این بار با دیدگانی بینا می نگریم آن زمان است که با خود زمزمه می کنیم :
"چشمها را باید شست" , اما این بار "جور دیگر باید واقعیتها را دید
eshareye vaghean ghashangi bood be shere sepehri.
ReplyDeletevaghean aali bood. merC. :)
ما کور هستیم٫ کور اما بینا٫ کورهایی که میتوانند ببینند اما نمیبینند
ReplyDelete...
کجاش رو دیدی
ما کورانی هستیم که می بینیم اما نمی بینیم
ما کرانی هستیم که می شنویم اما نمی شنویم
و نهایتا
ما مردگانی هستیم که فقط فکر می کنیم زنده ایم اما مرده ایم
و در غفلت خود غوطه ور
البته شاید این ها همه نعمتی از جانب او باشد
ReplyDeleteشاید اگر می فهمیدیم که نمی فهمیم از فراق جان می دادیم
inaii ke gofti hamash ye chize.
ReplyDeletemohem doonestane kolle ghaziast.
من کور هستم
ReplyDeleteهمچون کسی
که به خورشید بسیار
نگریسته است،
یا سفیدی حقیقت
چشمان اورا
خیره ساخته.
من خاموش هستم
همچون کسی
که از راه دوری دوان
آمده است
و قبل از گفتن راز خود،
با جهان
و هر چه در اوست
ناآشناست...
(بیژن جلالی