Tuesday, December 6, 2005

My Way ...


راهنمایی که درس می‌خوندم ٫‌شاگرد دوم کلاسمون بودم. عضو بروبچز خفن کلاس. با تمام بچه‌هایی که دستی در علم داشتن دوست بودم غیر از یکی: شاگرد اول کلاس
به نظر پسر با استعدادی میرسید ولی هیچ وفت به من محل نمی‌داد. نه فقط به من٫ به هیچ کس دیگه هم محل نمی‌داد٫ غیر از یک نفر: یکی از بچه‌ها به اسم محسن که همسایشون هم بود و دوست‌های فدیمی بودن.٫
 Ø¨Ø§ خودم فکر کردم تنها راه نزدیک شدن بهش٫‌ استفاده از محسنه. برای همین شروع کردم با محسن طرح دوستی ریختن. خیلی درسش خوب نبود. شاگرد دهم کلاس. ولی پسر خیلی خوبی بود. خیلی زود با هم دوست شدیم٫ دوست‌های صمیمی. اونقدر صمیمی Ú©Ù‡ اصلا یادم رفت برای Ú†ÛŒ باهاش دوست شده بودم!
...
وقتی کارنامم را گرفتم٫ شده بودم شاگرد یازدهم کلاس. و یک سال طول کشید که این را بفهمم

- از بلاگ یک دوست با کمی تعییر

5 comments:

  1. manam migam hichi,hamin juri goftam... ;)

    ReplyDelete
  2. alan migin khob ke chi... ;)

    ReplyDelete
  3. harchi khasti ke gofti,
    hala ke chi?

    ReplyDelete
  4. oooooohhhhhooooooo.....
    oooooohhhhoooooooo.....
    :(:(:(:(:(:(:(:(:(
    chera shoma injuri shodi?
    hamash dava dari o mikhay bezani!!!!!!!!!!!!

    ReplyDelete